بازگشت، انتخاب، ماکاندو
در خبر آمده بود در بخش بازیگری عزت ا... انتظامی، پرویز پرستویی، خسرو شکیبایی، رضا کیانیان و فاطمه معتمد آریا به عنوان بهترین های پس از انقلاب انتخاب شده اند.هرچند اسامی بسیاری در ذهنم آمد که از قلم افتاده است و جای آن ها در این انتخاب ها خالی است ولی از عدم انتخاب سوسن تسلیمی (حال چه دلیل سیاسی داشت چه دلیل غیر سیاسی!) شوکه شدم.براستی کدام یک از بازیگران زن سینمای ایران در 30 سال اخیر توانسته اند نیمی از توانائی های تسلیمی را بر پرده سینما به نمایش گذارند؟
در بخش فیلمنامه بهرام بیضایی ، هنرمند فقید علی حاتمی و فرهاد توحیدی به عنوان بهترین های سینمای پس از انقلاب ایران انتخاب شده بودند.البته اینجا هم نام هایی بود که از قلم افتاده بود ولی انتقاد من انتخاب فرهاد توحیدی در کنار حاتمی و بهرام بیضایی است.هرچند به شخصه با تمام احترامی که برای مرحوم علی حاتمی قائل هستم او را یک فیلمنامه نویس خوب نمیدانم.باید بدانیم در یک اثر سینمایی دیالوگ نویسی یکی از ارکان فیلمنامه است و تمام فیلمنامه نیست.حاتمی یک دیالگ نویس عالی بود ولی فیلمنامه نویس ....

در بخش کارگردانی درگونه انقلاب و دفاع مقدس ابراهیم حاتمی کیا ؛ سینمای دینی و معناگرا مجیدی و رضا میرکریمی ؛ سینمای کمدی کمال تبریزی ؛ سینمای ملو درام رسول صدر عاملی ؛ سینمای کودک کیومرث پور احمد و سینمای اجتماعی مسعود کیمیایی معرفی شدند.در این بخش بیشترین انتقاد ها را داشتم.به جرات می توانم بگویم کج سلیقه ترین انتخاب را داشته اند.در بخش سینمای جنگ حرف خاصی ندارم و به هرحال شکی نیست حاتمی کیا در تاثیر گذاری آنی بر مخاطب بسیار توانمند است هر چند در گذر زمان به فیلم هایش که فکر می کنم غالب آثار او را صرفن تعدادی شعار خسته کننده تاریخ مصرف دار می دانم.سینمای دینی و معناگرا (این معنا گرا رو نمی فهمم که چی هست!) نظری در موردش ندارم هرچند حضور مجیدی با 2 فیلم خوب ( پدر، بچه های آسمان) در فهرست بهترین ها برایم جای تعجب دارد(البته مجیدی بدون فیلم خوب هم در جمع بهترین ها می آمد!).سینمای ملودرام رسول صدر عاملی یکی از عجیب ترین انتخاب ها بود.!شاید فیلم گلهای داوودی و بازی با احساس انتخاب کنندگان در اوایل دهه 60 دلیل این انتخاب باشد.حتمن انتخاب کنندگان در زمان گلهای داوودی اشک های فراوانی ریخته اند و آن را فراموش نمی کنند .سینمای کودک پور احمد انتخاب خنثی ایست.در این بخش سلیقه ایست.به شخصه فیلم های قدیمی فروزش، پناهی (بادکنک سفید از محبوب های من است) برومند و حتی طهماسب و جبلی را اگر بالاتر از کارهای پور احمد ندانم هم ردیف آنها می دانم.و شاید بدترین انتخاب، انتخاب کیمیایی در بخش سینمای اجتماعی بود.کیمیایی، اصلن بیخیال کیمیایی...
در انتخاب کارگردان ها دو نکته عجیب بود.یکی نبود نام هایی مانند عباس کیارستمی، بهرام بیضایی داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی و رخشان بنی اعتماد (مخملباف هم که معلومه نباید باشد) و دیگری انتخاب کارگردان بر اساس ژانر آن هم به غلط.کاملن معلوم است چند بخش تقسیم کرده اند تا به آنهائیکه دوست دارند جایزه بدهند.ملودرام خالی، ابتکار عجیب انتخاب کنندگان بوده است.
در ادامه مطلب که داشتم سایر منتخبین را می خواندم به یکباره بخشی از خبر را دیدم که به مانند آب سردی بود که روی سرم ریخته شده بود " هیئت داوران جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی در بخش فیلم ؛ فیلم های آژانس شیشه ای به تهیه کنندگی مهدی کریمی ؛ بچه های آسمان از مجید مجیدی ؛ مادر به تهیه کنندگی مرتضی شایسته ؛ ناخدا خورشید و هامون به تهیه کنندگی هارون یشایی را به عنوان آثار برتر 30 سال سینمای انقلاب برگزیدند "به محض اینکه دیدم افرادی که بهترین هارا انتخاب کرده چه گروهی بودند کلی حسرت وقتی را که برای تایپ این مطلب گذاشته بودم خوردم و از همه مهمتر که چقدر ناراحت این بودم که چرا حرص خوردم.آخه انتخاب منتقدین ایران اصلن نیاز به بحث داره و اصلن ارزش بحث کردن و فکر کردن داره؟

۲. هفته گذشته با دوستان به دیدن نمایش ماکاندو به کارگردانی آزاده انصاری و نوشته آرش پارساخو با اقتباس از یکی از داستان های کوتاه گابریل گارسیا مارکز به نام "مردی بسیار پیر با بال های بسیار بزرگ" (این داستان کوتاه رو در مجموعه داستان توفان برگ ترجمه هرمز عبدالهی نشر چشمه خوانده بودم.ولی فکر کنم احمد گلشیری نیز در یکی از مجموعه هایش این داستان را ترجمه کرده است) رفتم.
ماکاندو اثری خوب، تاثیر گذار و کاملن وفادار به سبک آثار ماکز بود.مرز خیال و واقعیت و اجازه ندادن به مخاطب به عبور از هر کدام آنها از ویژگی های این نمایش بود.ابتکار انصاری در ترکیب اجرا با عروسک در بسیاری از بخش ها، صحنه های زیبا و دلنشین و تاثیر گذاری را پدید آورده بود.به خصوص پایان زیبای آن و هم زمانی حرکات فرشته پیرمرد بازیگر و حرکات فرشته عروسک که با نورپردازی خوب همراه شده بود کاملن مخاطب را تحت تاثیر قرار می داد. در کل نمایش خوبی بود و بعد از مدت ها کاملن راضی از سالن بیرون آمدم.(صحبت از این نمایش خود یک پست مجزا می خواهد که اگر فرصتی بود در آینده)
از خودم چه بگویم؟ بگذارید زمان قضاوت کند. در گردونهی سوگهای طنزآمیز زندگی، رسیدهام تا اینجا، به انتظار شوخیهایی که در راه هستند، با بود و نبود انسان...